صفحه فیسبوک مکاشفه


مطالب را از آدرس بالا دنبال کنید

۱۳۹۳ اردیبهشت ۳, چهارشنبه

مغز در خمره (Brain in a vat)



هیلاری پاتنم از سويى تحت تاثیر دكارت و از سوى ديگر تحت تاثير آزمايش هاى يك جراح سرشناس مغز به نام «پن فيلد» كه جراحى هاى مشهورى در دهه ۱۹۳۰ بر روى اشخاص انجام داده بود اين آزمايش را مطرح كرد:در مقاله ای که امروزه یکی از نوشته ای کلاسیک در فلسفه ذهن است، یعنی مقاله «مغز در خمره» (Brain in a vat) آزمایش ذهنی ای طرح می کند که به راحتی می توان بازتولید آن را در فیلم ماتریکس دید: «فرض کنیم دانشمندی پلید انسانی را ( که می تواند خود شما باشد) عمل کند و مغزش را (مغزتان را) از بدنش بیرون بیاورد و در خمره ای که مواد غذایی لازم را برای زنده نگاه داشتن مغز دارد قرار دهد. وی پایانه های عصبی را به ابررایانه ای متصل کرده است و از طریق این ابررایانه مغز فرد را زیر بمباران توهم واقعی بودن و کاملاً عادی بودن همه چیز گرفته است. چنین به نظر می رسد که مردمی هستند و اشیایی در اطراف و آسمانی بالای سر و /// اما حقیقت چیز دیگری است؛ جملگی تجربه های فرد (شما) نتایج تکانه های الکترونیکی رایانه به پایانه های عصبی است. رایانه مورد نظر چنان باهوش است که همین که فرد بخواهد دستش را بلند کند باعث می شود وی ببیند و احساس کند که دستش بلند شده است. افزون بر این دانشمند پلید ما می تواند با تغییراتی در برنامه سبب شود قربانی اش هر وضعیت و محیطی را که دانشمند دوست دارد تجربه نماید (خیال نماید)/ بیش از این، وی حتی می تواند حافظه قربانی اش را پاک کند و این گونه سبب شود او همواره فکر کند که از آغاز در این محیط بوده است. حتی ممکن است فکر کند روی صندلی ای نشسته است و در حال خواندن همین عبارات است درباره فرض خنده آور و سراسر بی معنی وجود دانشمند پلیدی که مغز انسان ها را از بدن شان بیرون می آورد و در خمره هایی از مواد مغذی و زنده نگهدارنده مغز قرار می دهد !
نتیجه: شایدجهان وجود خارجی ندارد، چرا که می‌توان تجربیات جهان عینی را با کامپیوتر شبیه سازی کرده و سیگنال های آن را به یک مغز فاقد حواس پنج گانه فرستاد، و صاحب مغز هرگز فرق بین جهان مجازی ( سیگنالهای شبیه سازی شده ) و جهان عینی را متوجه نشود.

رضا مثمر -روزنامه ایران
ویکی پدیا
فلسفه تحليلى: على پايا، انتشارات طرح نواندیش